یادداشتهای پراکنده

من در این وبلاگ یادداشتهای متفرقه خواهم نوشت

یادداشتهای پراکنده

من در این وبلاگ یادداشتهای متفرقه خواهم نوشت

حج ناتمام

 گفته می­ شود که امام حسین(ع) حج را ناتمام گذاشته و از عرفات ـ یا منا ـ عازم کربلا گردیدند تا اهمیت کار آن حضرت(ع) را گوشزد نموده و جهاد را بر حج مقدم دارند حال آنکه واقعیت چیز دیگری است. برای توضیح مطلب باید گفت: حج تمتع متشکل از دو عملِ عمره و حج است و عمره آن باید در ماه­ های حج که عبارتند از شوال، ذیقعده و ذیحجه انجام شود و زمان حج تمتع از نهم ذیحجه است. البته عمره در سایر ماه ­ها عمره مفرده نامیده می­ شود.

      امام حسین(ع) در اواخر ماه رجب سال 60 هجری قمری از مدینه حرکت کردند و چون ورود بدون احرام به مکه مشروع نیست، هنگام ورود به مکه ـ در ماه شعبان ـ عمره مفرده انجام دادند که با عمره مفرده نمی ­توان حج تمتع گذارد. از طرفی خبر موثقی هم مبنی بر اینکه امام(ع) در ماه­ های حج به مواقیت رفته و با بستن احرام، عمره تمتع انجام داده باشند و یا اینکه امام برای حج احرام بسته و آن را به عمره تبدیل کرده باشند وجود ندارد. دلیلی هم برای این کار وجود نداشته است؛ چون فاصله انجام مناسک حج با عمره مفرده چهار روز است و این مدت چندان تاثیری نداشته است که امام(ع) بخواهند حج را تبدیل به عمره نمایند و هرچه سریعتر به سوی کربلا بروند.

     امام(ع) در جواب نامه­ های مردم کوفه، مسلم بن عقیل را فرستاده بودند تا در صورت تایید صحت دعوت آنها توسط  مسلم بن عقیل، به کوفه عزیمت نمایند. مسلم طی پیامی دعوت مردم را تأیید و از امام(ع) خواست هرچه زودتر به کوفه بروند؛ بنابراین، قبل از فرا رسیدن موسم حج، امام حسین(ع) تصمیم به خروج از مکه داشتند.

      با توجه به اینکه در این زمان، عده زیادی برای انجام مناسک حج به مکّه آمده بودند، بهترین زمان برای آغاز این سفر مهم و سرنوشت ­ساز هشتم ذی حجه بود تا اطلاع رسانی صحیح از اهداف این سفر صورت گیرد. خلاصه اینکه امام حسین(ع) قصد انجام حج نداشتند تا بخواهند برای سفر به کربلا حج خود را ناتمام گذارند. علاوه بر این هیچ کس مجاز نیست عمل حج را ناتمام رها کند مگر در موارد خاص، که در باره سفر آن حضرت(ع) مورد خاصی وجود نداشت و امام(ع) می­ توانستند چند روز بعد این مسافرت را انجام دهند.

     در تایید این مطلب، روایاتی نقل شده است که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم: «أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ رَجُلٍ خَرَجَ فِی أَشْهُرِ الْحَجِّ مُعْتَمِراً، ثُمَّ رَجَعَ إِلَی بِلادِهِ قَالَ: لابَأْسَ وَ إِنْ حَجَّ فِی عَامِهِ ذَلِکَ وَ أَفْرَدَ الْحَجَّ فَلَیْسَ عَلَیْهِ دَمٌ فَإِنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ (ع) خَرَجَ قَبْلَ التَّرْوِیَةِ بِیَوْمٍ إِلَی الْعِرَاقِ وَ قَدْ کَانَ دَخَلَ مُعْتَمِراً؛ [از امام صادق(ع)] درباره مردی سؤال شد که در ماه‌های حج، عمره مفرده بجا آورده، آنگاه به شهر خود بازگشته است. آن حضرت(ع) می‌فرمایند: جایز است و اگر در همان سال حج بجا آورد و حج مفرده انجام دهد بر او قربانی نیست؛ همانا حسین‌ بن ­علی(ع) روز ترویه به جانب عراق رفت، در حالی که به عمره مفرده محرم شده بود.»(فروع کافی، ج4، ص535)

     معاویة بن عمار می­ گوید: « قُلْتُ لأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) مِنْ أَیْنَ افْتَرَقَ الْمُتَمَتِّعُ وَ الْمُعْتَمِرُ؟ فَقَالَ: إِنَّ الْمُتَمَتِّعَ مُرْتَبِطٌ بِالْحَجِّ وَ الْمُعْتَمِرَ إِذَا فَرَغَ مِنْهَا ذَهَبَ حَیْثُ شَاءَ وَ قَدِ اعْتَمَرَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ (ع) فِی ذِی الْحِجَّةِ ثُمَّ رَاحَ یَوْمَ التَّرْوِیَةِ إِلَی الْعِرَاقِ وَ النَّاسُ یَرُوحُونَ إِلَی مِنًی وَ لابَأْسَ بِالْعُمْرَةِ فِی ذِی الْحِجَّةِ لِمَنْ لایُرِیدُ الْحَجَّ؛ به امام صادق(ع) عرض کردم فرق عمره تمتع و مفرده چیست؟ فرمودند: عمره تمتع با حج مرتبط است و کسی که عمره مفرده را انجام می‌دهد، هنگامی که آن را به پایان رساند، می‌تواند به هرجا که بخواهد برود و امام حسین(ع) در ذی حجه عمره مفرده به‌جا آورد سپس در روز ترویه به عراق رفت در حالی که مردم به سوی منا می‌رفتند و کسی که نمی‌خواهد حج به‌جا آورد، جایز است که در ماه ذی حجه عمره مفرده انجام دهد.

این دو روایت که از نظر سند صحیح هستند، به طور صریح دلالت می‌کنند که امام حسین(ع) در ماه ذی حجه به عمره مفرده محرم شده و آن را به پایان رسانده‌اند و هیچ دلالتی بر تبدیل نیت، از آنها فهمیده نمی‌شود.

خامس آل عبا

 با توجه به «حدیث  شریف کساء» و بنا بر مشهور، خامس آل عبا یکی از القاب امام حسین (ع) می­ باشد. حضرت امام رضا(ع) به نقل از امّ سلمه نقل می ­کنند که گفت: « آیه تطهیر در خانه من و در روزى که پیامبر(ص) در خانه من بودند، نازل شد. رسول خدا(ص) نزد من بودند که على(ع)، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع) را فرا خواندند. جبرئیل هم آمد و پیامبر اکرم(ص) عباى خود را بر آنها گسترانده و فرمودند: پروردگارا! اینان اهل بیت من هستند؛ خدایا! هرگونه پلیدى را از آنها دور کن و کاملا پاکشان گردان. جبرئیل گفت: اى محمّد! آیا من هم از شمایم؟ پیامبر(ص) فرمودند: تو نیز از مایى، اى جبرئیل. من عرض کردم: یا رسول اللّه! من هم از اهل بیت تو هستم و پیش رفتم تا در کنار آنها باشم. پیامبر(ص) فرمودند: در جاى خود باش اى امّ­ سلمه، تو به سوى خیر هستى، تو از همسران پیامبر خدایى. جبرئیل گفت: اى محمّد بخوان: « إنّما یریدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمْ الرِّجْسَ أهْلَ البیتِ و یُطَهِّرَکُم تَطْهیراً؛ خدا مى‏خواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.» که در حقّ پیامبر(ص)، على(ع)، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع) است. (أمالی، ص۳۶۸)

      پنج تن آل عبا عبارتند از: پیامبر اکرم(ص)، امام علی(ع)، حضرت فاطمه(س)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع)؛ نظر به اینکه همه آنها به مناسبتی زیر یک کسا(عبا) قرار گرفتند، به « پنج تن آل عبا » شهرت یافته­ اند. چون امام حسین(ع) از نظر سنی نفر پنجم این گروه می باشند، « خامس آل عبا » لقب گرفته ­اند.

Image for post

      البته در برخی روایات، تعبیر «خامس آل عبا» برای چند نفر از «اصحاب کساء» مورد استفاده قرار گرفته است: امام هادی(ع) فرمودند: «خدایا! درود فرست بر ولیّ خود ... علی بن ابی‌طالب(ع) که پس از پیامبرت، به عدل و عدالت قیام کرده است ... کسی که پیامبر(ص) در روز عقد برادری، تنها او را به برادری خود انتخاب کرد و برای پیامبر به منزله هارون(ع) بوده برای موسی(ع) ... کسی که خامس آل عبا بود و شوهرِ بانویی بود که سرور زنان است.»(المزار الکبیر، ص558)

     محمّد بن حنفیّه بر سر قبر برادرش امام حسن مجتبی(ع) حاضر شده و می‌گفتند: «سلام بر تو اى فرزند امیر مؤمنان و فرزند اوّلین نفر از مسلمین! چگونه این‌ طور نباشد و حال آن‌ که تو فرزند هدایت و هم‌قسم با تقوا و پنجمین نفر از اصحاب کسا می‌باشى، دست رحمت خدا تو را پرورش داده و در دامان اسلام رشد نموده‌اى.»(کامل­الزیارات، ص53)

     با ملاحظه روایات و نقل‌های فوق، باید گفت که اگر این تعبیر را تنها منطبق بر یک فرد بدانیم، باید یکی از این روایات را بپذیریم. البته استفاده از این تعبیر برای افراد مختلف، ایرادی ندارد؛ زیرا «خامس آل عبا» لزوماً به معنای پنجمین و یا کوچک‌ترین نیست، بلکه می‌تواند به معنای «یکی از آن پنج نفر» نیز باشد.