دهش، انعام، بذل:
کریمانه بخشی و منت نخواهی عطای کریمان بود غیرممنون
سوزنی
هم عجم هم روم و هم ترک و عرب مانده از جود و عطایش در عجب
مولوی
گر ما مقصریم تو دریای رحمتی جرمی که می رود به امید عطای توست
سعدی
یکی از نام های خداوند «معطی» است و همه نعمت های داده شده به موجودات از عطایای الهی می باشد. البته این عطایا بی حساب و کتاب داده نمی شود. امام علی(ع) فرمودهاند: «عَلَی قَدرِ النیَّةِ تَکونُ مِنَ اللهِ العَطیَّة؛ عطای خداوند به هر کس به اندازه نیت اوست.»(گزیده میزان الحکمه، ص577)
نیت همان عزم و اراده انسان برای انجام یا ترک کاری می باشد که هم می تواند با انگیزه الهی باشد و هم با انگیزه مادی؛ مهمترین نکته برای رسیدن به هدف به نوع نیت برمی گردد. اگر انسان در عزمش جدی باشد در عمل نیز به راحتی با موانع مقابله می کند و به خواسته هایش می رسد.
از طرف دیگر لطف الهی نیز با توجه به نیت ها شامل حال انسان ها می شود؛ در واقع هر قدر نیت خالص گردد و رضایت الهی در آن مد نظر باشد، لطف خداوند و عطیه الهی بیشتر عنایت می شود. امام صادق(ع) می فرمایند: «انما قدر الله عون العباد علی قدر نیاتهم فمن صحت نیته تم عون الله له و من قصرت نیته قصر عنه العون بقدر الذی قصره؛ خداوند به قدر نیت های بندگان به آنها کمک می کند، کسی که نیت صحیح داشته باشد، یاری خداوند برای او کامل خواهد بود و کسی که نیتش ناقص باشد به همان اندازه یاری الهی در حق او کم خواهد شد.»(بحارالانوار، ج67 ، ص211)
عزم در لغت، به معناى جدیت و تصمیم محکم قلبى بر انجام کار که از جهت کمیت، امتداد و دوام به گونهای باشد که موجب تحقق اراده برای انجام کاری شود. عزم در واجبات و وظایف از مهمترین امور است که از ایمان قوی سرچشمه میگیرد و ایمان تا زمانی که به حد ثبوت و یقین نرسد، عزم تحقق پیدا نمی کند: « لَتُبْلَوُنَّ فِی أَمْوَالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ مِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا أَذًى کَثِیرًا وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذَلِکَ مِنْ عَزْمِ الأُمُورِ؛ قطعا در مالها و جانهایتان آزموده خواهید شد و از کسانى که پیش از شما به آنان کتاب داده شده و [نیز] از کسانى که به شرک گراییده اند [سخنان دل]آزار بسیارى خواهید شنید[ولى] اگر صبرکنید و پرهیزگارى نمایید این [ایستادگى] حاکى از عزم استوار در کارهاست.»(آل عمران، آیه۱۸۶)
در فرهنگ قرآن، عزم به معناى تصمیم قطعی و کار محکم و قابل اطمینان است: « فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ؛ پس به رحمت الهى با آنان نرمخو شدى و اگر تندخو و سخت دل بودى قطعا از پیرامون تو پراکنده مى شدند پس از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در کار با آنان مشورت کن و چون تصمیم گرفتى بر خدا توکل کن، زیرا خداوند توکل کنندگان را دوست مى دارد.»(آل عمران، آیه۱۵۹)
یکی از صفات برجسته انسان های کامل، عزم درکارها می باشد که خیلی مهم و سخت است. در سختی آن همین بس که از صد و بیست هزار پیامبر ـ بنابر روایتی ـ فقط پنج نفر از آنها اولوالعزم(صاحب عزم) نامیده شده اند.
عزم به معنای قاطعیت و جدیت در عمل، یکی از مهمترین ویژگیها و عناصر در زندگی است که انسان بدون آن نمیتواند کاری را از پیش برد؛ به این معنا که اگر شخصی با هزاران نفر مشورت کند و با بهرهگیری از عقول مردم به بهترین و کاملترین اندیشه دست یابد، ولی ناتوان از عمل باشد، شکست می خورد. بنابر این، کار هنگامى به ثمر مى رسد که انسان با اراده قوى و خلل ناپذیر و عزمى راسخ وارد آن شود. بنابر آموزه های قرآنی، علت فریب خوردن حضرت آدم(ع) از شیطان و خوردن از میوه شجره ممنوعه ـ برخلاف نهی خداوند ـ نداشتن عزم بوده است: «وَ لَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِیَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا؛ و به یقین پیش از این با آدم پیمان بستیم پس فراموش کرد و براى او عزمى نیافتیم.»(طه، آیه۱۱۵)
عزم در لغت، به معناى جدیت و تصمیم محکم قلبى بر انجام کار که از جهت کمیت، امتداد و دوام به گونهای باشد که موجب تحقق اراده برای انجام کاری شود. عزم در واجبات و وظایف از مهمترین امور است که از ایمان قوی سرچشمه میگیرد و ایمان تا زمانی که به حد ثبوت و یقین نرسد، عزم تحقق پیدا نمی کند: « لَتُبْلَوُنَّ فِی أَمْوَالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ مِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا أَذًى کَثِیرًا وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذَلِکَ مِنْ عَزْمِ الأُمُورِ؛ قطعا در مالها و جانهایتان آزموده خواهید شد و از کسانى که پیش از شما به آنان کتاب داده شده و [نیز] از کسانى که به شرک گراییده اند [سخنان دل]آزار بسیارى خواهید شنید[ولى] اگر صبرکنید و پرهیزگارى نمایید این [ایستادگى] حاکى از عزم استوار در کارهاست.»(آل عمران، آیه۱۸۶)
در فرهنگ قرآن، عزم به معناى تصمیم قطعی و کار محکم و قابل اطمینان است: « فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ؛ پس به رحمت الهى با آنان نرمخو شدى و اگر تندخو و سخت دل بودى قطعا از پیرامون تو پراکنده مى شدند پس از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در کار با آنان مشورت کن و چون تصمیم گرفتى بر خدا توکل کن، زیرا خداوند توکل کنندگان را دوست مى دارد.»(آل عمران، آیه۱۵۹)
یکی از صفات برجسته انسان های کامل، عزم درکارها می باشد که خیلی مهم و سخت است. در سختی آن همین بس که از صد و بیست هزار پیامبر ـ بنابر روایتی ـ فقط پنج نفر از آنها اولوالعزم(صاحب عزم) نامیده شده اند.
عزم به معنای قاطعیت و جدیت در عمل، یکی از مهمترین ویژگیها و عناصر در زندگی است که انسان بدون آن نمیتواند کاری را از پیش برد؛ به این معنا که اگر شخصی با هزاران نفر مشورت کند و با بهرهگیری از عقول مردم به بهترین و کاملترین اندیشه دست یابد، ولی ناتوان از عمل باشد، شکست می خورد. بنابر این، کار هنگامى به ثمر مى رسد که انسان با اراده قوى و خلل ناپذیر و عزمى راسخ وارد آن شود. بنابر آموزه های قرآنی، علت فریب خوردن حضرت آدم(ع) از شیطان و خوردن از میوه شجره ممنوعه ـ برخلاف نهی خداوند ـ نداشتن عزم بوده است: «وَ لَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِیَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا؛ و به یقین پیش از این با آدم پیمان بستیم پس فراموش کرد و براى او عزمى نیافتیم.»(طه، آیه۱۱۵)