یادداشتهای پراکنده

من در این وبلاگ یادداشتهای متفرقه خواهم نوشت

یادداشتهای پراکنده

من در این وبلاگ یادداشتهای متفرقه خواهم نوشت

آرامش آخر الزمانی

در طول تاریخ مردم همه مناطق و سرزمین ها کم و بیش با دلهره و وحشت زندگی کرده­ اند؛ امروزه هم روزی نیست که خبر سرقت اموال، آدم ربایی، تجاوز و قتل، لرزه بر جان انسان ها نیندازد. بنابر روایات در عصر ظهور ترس و دلهره از جوامع انسانی حذف شده، امنیت و آرامش بر سراسر گیتی حاکم می ­شود و انسان­ ها در صلح، صفا و صمیمیت زندگی می­ کنند.

در حکومت جهانی حضرت حجت(عج) با نابودی عوامل ناامنی ازجمله ضعف ایمان، فقر و محرومیت، ضعف مدیریت­ ها، تمامی آفت­ های آرامش جامعه از بین می­ روند و همگان در اوج رفاه و آسایش و فراوانی نعمت ­ها، روزگار می­ گذرانند. در عصر ظهور بر اثر تعالیم آن پیشوای راستین(عج) ایمان و اخلاص در دلها نفوذ می ­کند؛ فقر و محرومیت ریشه ­کن می ­شود و حکومت مقتدر مهدوی عرصه را بر عناصر فاسد و گروه­ های راهزن و متجاوز تنگ می ­نماید.

امیرمؤمنان علی(ع) در مورد امنیت آن دوره فرموده ­اند: «...حتی تمشی المرأه بین العراق و الشام، لاتضع قدمیها الا علی النبات و علی رأسها زینتها، لایهیحها سبع و لاتخافه؛[در عصر حکومت آن حضرت(عج) در همه جا امنیت کامل برقرار می­ گردد] تا جایی که یک زن، در کمال امنیت و آزادی، راه میان عراق تا شام را می­ پیماید و پای خویش را جز بر سبزه­زارها نمی ­نهد و در حالی که جواهرات خویش را بطور آشکار بر سر دارد، نه درنده ­ای او را تهدید خواهد کرد و نه ناامنی و خطری او را خواهد ترساند.»(بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۱۹) بنابراین عصر ظهور و روزگار حکومت امام مهدی(عج) روزگار صلح و صفا به مفهوم حقیقی آن خواهد بود.

اضطراب

یکی از مشکلات امروزی بشر، اضطراب و فشارهای روانی است که عموم مردم با آن درگیر هستند. علی­ رغم تلاش انسان­ برای رسیدن به آرامش، هنوز نتیجه مطلوب عایدش نگردیده است؛ چرا که او آرامش را در رفاه و امکانات مادی جستجو می ­کند در حالی که خداوند یاد خود را مهم‏ترین عامل آرامش قرار داده است: «الَّذِینَ آمَنُواْ وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ کسانی که ایمان آورده‏ اند و دل‏هایشان به یاد خدا آرام می‏ گیرد، آگاه باش که تنها با یاد خدا دل‏ها آرامش می ‏یابد.»(رعد، آیه28)

بدیهی است که مقصود از یاد خدا، تنها ذکر زبانی نیست. هر چند ذکر لفظی در انسان تأثیر دارد و موجب تلقین مفهوم آن واژه به دل می‏ شود؛ بی شک علاوه بر ذکر زبانی، ذکر قلبی نیز نیاز است تا با تمام وجود متوجه عظمت خداوند شده، حضور خدا را در همه جا و تمام حالات درک کند.

نام خدا بر لب، همانند آبیاری شاخه‏ درخت است که تنها گردگیری از آن می ‏کند، ولی یاد خدا در دل مثل آبیاری ریشه‏ درخت است که مایه‏ بالندگی و ثمربخشی  آن خواهد بود. ذکر حضرت حق دل را صیقل داده، انسان خاکی و مُلکی را به ملکوت متصل می سازد. او با کمال مطلق ارتباط پیدا می ‏کند و این ارتباط آرامشی بسیار لذت‏بخش به او می ­دهد.

هیچ کنجی بی دد و بی دام نیست                      جز به خلوتگاه حق آرام نیست

گر گریزی بر امید راحتی                             زان طرف هم پیشت آید آفتی

مولوی