افسانه از لحاظ ادبی به سرگذشت یا رویدادی خیالی از زندگی انسان ها، حیوانات، پرندگان یا موجودات وهمی چون دیو و پری و غول و اژدها اطلاق می شود که با رمز و رازها و گاه مقاصدی اخلاقی، آموزشی توأم است و نگارش آن بیشتر به قصد سرگرمی و تفریح خوانندگان انجام می گیرد.افسانه ها به انواع مختلفملی تقسیم می شوند.
ـ افسانه تمثیلی؛ اغلب قصه کوتاهی است درباره حیوانات که از آن با عنوان افسانه حیوانات نیز یاد شده است. درافسانه تمثیلی گاهی انسان و اشیاء نیز شخصیت های اصلی هستند. در آن ها حیوانات چون انسان رفتار می کنند و جنبه ای ازرفتار و کردار انسان را نشان می دهند؛ مثلاً قهرمانان به صورت حیواناتی با خصوصیات ممتاز و پسندیده یا شخصیت های شریر با صفاتی ناپسند و نکوهیده ظاهر می شوند، بچه های معصوم به هیأت کبوتر و خرگوش در می آیند و آدم های بی رحم و حیله گر به شکل لاشخور و روباه و گرگ. از نمونه های ممتاز و معروف افسانه های تمثیلی کتاب کلیله و دمنه است.
ـ حکایت اخلاقی؛ حکایت اخلاقی نیز مثل افسانه تمثیلی گاهی از خصوصیت های تمثیلی برخوردار است اما شخصیت های آن مردمانند. حکایت اخلاقی که برای ترویج اصول مذهبی و درس های اخلاقی نوشته شده؛ قصه ساده و کوتاهی است که حقیقت های کلی و عام را تصویر می کند و ساختار آن نه به مقتضیات عناصر درونی خود بلکه در جهت تحکیم وتأیید مقاصد اخلاقی گسترش می یابد و این قصد و غرض معمولاً صریح و آشکار است. بیشتر حکایت های قابوس نامه و گلستان سعدی از نوع حکایت های اخلاقی است.
ـ افسانه پریان؛ قصه هایی است درباره پریان، دیوها، جن ها، غول ها، اژدها و دیگر موجودات مافوق طبیعی و جادوگرانی که حوادثی شگفت آور و خارق العاده را می آفرینند و در زندگی افراد بشر اغلب از بدجنسی و گاه از مهربانی تغییراتی به وجودمی آورند. افسانه پریان اغلب پایانی خوش دارد و بخشی از ادبیات عامیانه است و از سنت شفاهی قصه گویی ملت ها، سینه به سینه به ما رسیده است.
ـ افسانه پهلوانان؛ قصه هایی است که در آن ها از نبرد میان پهلوانان و قهرمانان واقعی و تاریخی و افسانه ای صحبت می شود. این نوع افسانه ها در میان جهان اسطوره و جهان علم، جهان خیال و وهم و جهان واقعی معلق هستند. بعضی ازپهلوانان و قهرمانان این افسانه ها از نظری واقعی هستند و در حوادث واقعی تاریخی شرکت دارند اما اعمالی که از آن ها سر می زند چنان مبالغه آمیز است که گاهی پهلو به اسطوره و حماسه می زند و امروز نمی توان باور کرد که آن ها شخصیت های معمولی اند. از نمونه های افسانه پهلوانان می توان از پهلوانان قصه های بلند عامیانه مانند سمک عیار، ابومسلم نامه نام برد.
اسطوره (اساطیر) ؛ قصه ای است درباره خدایان و موجودات فوق طبیعی که از اعتقادات دینی مردم قدیم ریشه گرفته است و خاستگاه و آغاز زندگی و معتقدات مذهبی و قدرت های مافوق طبیعی و اعمال قهرمان های آرمانی را بیان می کند. اسطوره ، حقیقت تاریخی ندارد و پدید آورندگان اصلی آن ها ناشناخته اند. اسطوره کمتر جنبه ی اخلاقی دارد و از این نظر از افسانه ها و حکایت ها متفاوت است. در اسطوره اغلب به مظاهر طبیعت و رویدادها و آفت های طبیعی ، شخصیتی انسانی داده شده و برای آن ها ماجراهایی آفریده شده است، مثلاً در اساطیر ایرانی، آناهیتا، ایزد بانوی جنگ و نگهدار آب است و ایزد تشتر نگهبان باران است.
شهید مرتضی آوینی در سال ۱۳۲۶هـ.ش به دنیا آمد و در سال ۱۳۷۲ در فکه در حال ضبط برنامه تلویزیونی روایت فتح به شهادت رسید. وی بیشتر به عنوان یک هنرمند و سینماگر ـ نه نویسنده ـ مطرح است. اگر چه کارگردان فیلم های مستند «خان گزیده»،«حقیقت»،«سراب» و.... نیز می باشد؛ ولی شهرت آوینی به مجموعه مستند «روایت فتح » میباشد که با بیانی خاص و منحصر به فرد، حوادث و وقایع هشت سال دفاع مقدس را بازگو نموده و به تصویر می کشد..
آوینی علاوه بر همکاری با صدا و سیما، سردبیر مجله سوره از نشریات حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی بود که برای هر شماره آن مقاله ای مینوشت. مسایل اجتماعی و فیلم های پخش شده را مورد نقد و بررسی قرار می داد. مقاله های او علاوه بر مجله سوره در روزنامه ها و مجلات دیگر نیز چاپ میگردید که بعد از شهادتش توسط «نشر ساقی» جمع آوری شده و تاکنون شش جلد آن انتشار یافته است؛ از آن جمله میتوان به مجموعه مقالات «رستاخیز جان» و «آغازی بر یک پایان» اشاره کرد. کتاب «آینه جادو» درسه جلد برگزیده نقدها و مقالات سینمایی اوست.
آوینی نثری ساده و ادبی دارد اگر چه به زبان محاورهای مینویسد ولی اصطلاحات سیاسی و دینی ، آثار او را مختص گروهی کرده است که با آن اصطلاحات آشنا هستند. به عنوان مثال در مقاله «وفاق اجتماعی »که در مجموعه« آغازی بر یک پایان » چاپ شده است می نویسد:« رویکرد به ولایت فقها مقتضای فطرت دینداری است و این امری است فراتر از مباحث فقهی گوناگونی که در رد و یا اثبات ولایت فقها انجام می گیرد. انسان دیندار یا خود به اجتهاد رسیده است و یا از آنان که عالم به دین هستند تبعیت می کند و این وفاق اجتماعی امری است ملازم با دینداری. دینی که شریعت ندارد چون خیمه ای است که دیرک ندارد و با نخستین توفان بر چیده می شود...
آوینی فردی ایدهآلیست است و به ایدهآل می اندیشد؛ میخواهد همه چیز رنگ دین به خود بگیرد. مسوولین، اخلاق دینی داشته باشند، کتاب ها و داستانها با رویکرد دینی نوشته شده و فیلمها در راستای تقویت پایههای دینی ساخته شود و مردم دیندار قدر بینند و صدر نشینند و دین در جزء جزء مسایل زندگی نفوذ یابد و چون بعضی موارد دین را در حاشیه می بیند و یا سوء استفاده برخی ها از دین را مشاهده می کند برمی آشوبد و در واقع نوعی روحیه انتقادی در تمام آثارش ـ غیر از روایت فتح ـ حاکم است . او از گفتار زشت ، فیلم نامعقو ل و نامربوط و نقدهای غیر منصفانه و دور از دایره عقل و علم که بر فیلم ها می نویسند متنفر است و انتقاد می کند. مطالعه آثارش ما را با حال و هوای او آشنا میسازد و این باور را در ما تقویت مینماید که چون آسمانی بود نتوانست بیش از این زندگی با زمینیان راتحمل کند. تازه چهار دهه از زندگی زمینیاش گذشته بود که بر هر چه هست چار تکبیر زد.
من هماندم که وضو ساختم از چشمه عشق چار تکبیر زدم یکسره بر هر چه که هست
جلال آل احمد درسال 1302 هـ.ش دیده به جهان گشود، تحصیلات مقدماتی و عالی را درتهران به پایان رساند ولی قبل از اخذ دکترای ادبیات،دروس کلاسیک دانشگاهی را ترک و جامعه را برای تعلیم وتعلّم برگزید. جلال درسال 1348 در اوج درخشش هنری خود ناگهان خاموشی گرفت و جامعه ایران را به سوگ نشاند.
اولین اثر داستانی جلال با عنوان«زیارت»به سال 1324 (22 سالگی) در مجله سخن چاپ شد و در مدت 24 سال فعالیت فرهنگی ده ها کتاب و مقاله نوشت و ترجمه کرد و به یادگار گذاشت که غیر از مجموعۀ پنج داستان که درسال 1350 و بعد از مرگ نویسنده منتشر شده است بقیۀ آثار در زمان حیات وی انتشار یافته است.
آثار قلمی جلال که عموماً به طرح مسایل اجتماعی و مشکلات جامعه پرداخته است تحت تأثیر تحولات فکری و درونیاش بوده است.جلال مدتی در حوزه علمیه نجف تحصیل کرده و مدتی با«حزب توده» همکاری داشته است و تنوع موجود درآثارش ناشی از دگرگونیهای زندگی شخصی اوست. هم در داستان هایش از وضعیت جامعه انتقاد میکند. هم در مقالههایش؛ حتی در «خسیدرمیقات» که گزارش سفرحج نویسنده میباشد رفتاراجتماعی حاجیان را مورد انتقاد قرارداده است.
کتاب های «دید و بازدید»،«رنجی که میبریم»،«سهتار»،«زنزیادی»،«مدیر مدرسه»،«نون والقلم»و«نفرین زمین» به صورت داستان و رمان می باشد. کتاب های«هفت مقاله»،«سه مقاله»،«کارنامه سه ساله»،«ارزیابی شتابزده»،«در خدمت و خیانت روشنفکران»و«غربزدگی» مجموعه مقالات انتقادی اوست و کتاب های«اورازان»،«تات نشین های بلوک زهرا»،«جزیره خارک»،«دّرییتم خلیج»و«خسی درمیقات»سفرنامه و گزارش مشاهدات فردی و یادداشت های روزانه است. جلال آثاری از نویسندگان بزرگ جهان را نیز ترجمه کرده است ولی در ترجمه چندان موفق نبوده است.
نثر آل احمد ساده و دلنشین است. با مردم به زبان خودشان حرف می زند. نثر پرشتاب و بریده ـ بریده مشهور به « نثر تلگرافی» در بعضی از آثارش از جمله «مدیر مدرسه» بعدها موردتوجه داستان نویس ها قرارگرفته است. نثر او آمیزه ای ازکلام ادبی وسنتی و زبان امروز میباشد؛گاه چنان به سادگی مقصود را بیان میکند که عباراتش مانند گفتگوهای روزانه مردم جلوه می کند. او در تصویر صحنه ها مهارتی خاص دارد یعنی صحنه های آفریدۀ او پر جوش و خروش و محکم و استوار و پویاست.
در نظرجلال فرهنگ و سنت ها و آداب ایرانی از جایگاه ویژه ای برخورداراست. جلال فقط نویسنده نبود بلکه چهره ای اجتماعی داشت. در نوشتههایش زندگانی میکرد و به آنچه مینوشت باور داشت. جلال اصطلاح«غرب زدگی» را در مفهومی اجتماعی بکاربرد، به نظر جلال غرب زده کسی است که در برابر نمودهای فرهنگی اروپا و آمریکا خاکسار و ناتوان میشود، هنر و فرهنگ خود را نمیشناسد.
اگر چه در انواع نثر اختلاف نظر وجود دارد بعضی به سه قسمت و برخی به چهار قسمت و برخی به تعداد بیشتر تقسیم کرده اند ولی با توجه به شیوه کاربرد واژگان و نوع ابزارهای بیانی که نویسندگان در نوشتن مطالب خود دارند، شاید دقیق تر این باشد که نثر فارسی را به اقسام زیر تقسیم کنیم
الف ـ نثر مرسل یا ساده
نثر مرسل نثری است ساده و روشن با جملات کوتاه که از لغات مهجور عربی خالی است. در این نوع نثر از مترادفات استفاده نمی شود. توصیفات کلی، کوتاه و بیشتر به امور بیرونی معطوف است. نوشته ای که از صنایع لفظی و معنوی و سجع عاری باشد و کلمات آن آزاد و خالى از قید خاص باشند به نثر مرسل، نثر سبک خراسانی، نثربلعمی و نثر دوره ی اول(قرن چهارم و نیمه اول قرن پنجم) نیز می گویند. نوشته هاى معمولى و از جمله کتبى چون سفرنامه ناصر خسرو و کیمیای سعادت و تاریخ بیهقی و اسرارالتوحید و تذکره الاولیاء و اغلب نوشته های نویسندگان معاصر همه نثر مرسل اند.
ب ـ نثر مسجّع یا موزون
نثر مسجّع یا موزون ؛ نثرى که جمله ها و عبارات قرینه آن دارای سجع باشند. سجع در نثر به منزله قافیه درشعر است. سجع نیز خود به سه نوع تقسیم مى شود، سجع متوازن، سجع مطرف و سجع متوازى.
در این نوع از نثر، نویسنده کلمات هم وزنی را به کار برده و جملات نوشته خویش را با قرینه سازی آهنگین می کند. نظیر عبارات زیر ازمقدمه کنزالسالکین خواجه عبدالله انصاری ؛ « عقل گفت: گشاینده در فهمم، زداینده رنگ وهمم، پا بسته تکلیفاتم، شایسته تشریفاتم، گلزار خردمندانم، افزار هنرمندانم... عشق گفت: دیوانه جرعه ذوقم، بر آرورنده شوقم، زلف محبت را شانه ام و زرع مودت را دانه ام... »
نمونه های زیبای نثر مسجع را در آثار خواجه عبدالله انصاری و کتاب هایی نظیر، تفسیر کشف الاسرار ، اسرار التوحید فی مقامات ابوسعید ابوالخیر، تذکره الاولیا فریدالدین عطار نیشابوری، گلستان سعدی و غیره، می توان یافت. از میان کتاب های مزبور، گلستان سعدی از ویژگی خاصی برخوردار است زیرادر آن شیوه مختلطی از نثر مرسل با نثر موزون مسجع به کار رفته است.
پ ـ نثر بینابین
نثر منشیان و دبیران عهد غزنوی است که در پایان دوره نثرمرسل و آغاز نثر فنی به فاصله ی نیم قرن ظاهر می شود. این نوع نثر هم سادگی واستواری نثر مرسل را دارد و هم نشانه هایی از آمیختگی نظم و نثر و ورود لغات عربی و آیات و احادیث نثر فنی را به همراه دارد. تاریخ بیهقی ، سیاست نامه ، قابوس نامه از این جمله اند.
ت ـ نثر متکلف یا فنی
این نثر ترکیبى از دو نوع نثر مرسل و مسجّع است که درآن لغات، ترکیبات، مثل ها، روایات، آیات، اصطلاحات و تعبیرات زیادى به کار رفته است.در این نثر، انواع صنایع لفظى و معنوى چون اطناب و سجع و جناس و تضاد و تقابل و تلمیح و غیره به کار مى رود. کتاب هایی نظیر مقامات حمیدی، مرزبان نامه، تاریخ وصاف، دره نادره نمونه هایی از نثر متکلف یا فنی است. نثر فنی نثری است که می خواهد به شعر نزدیک شود و به این جهت هم از نظر زبان و هم از نظر فکر و هم از نظر ویژگی های ادبی نمی توان آن را نثر دانست بلکه نثری است شعروار که دارای زبان تصویری و سرشار از آرایه های ادبی است.
ث ـ نثر شکسته یا محاوره ای
نثر شکسته آن است که نوشتار به زبان محاوره و گفتگوی معمولی مردم کوچه و بازار نگاشته می شود و همچنان که کلمات در زبان محاوره عامه مردم مخفف می گردد و برخی از واژه ها در قیاس با صورت مکتوب آن ها شکسته می شود در نگارش این نوع نثر که در دوره معاصر بیشتر در داستان نویسی یا نوشتن موضوعات طنزآمیز به کار می رود نویسنده برای نشان دادن چهره طبیعی و واقعی قهرمانان داستان های خود که غالباً از میان طبقات عامی و عادی اجتماع انتخاب می شوند، عین الفاظ، تعبیرات و تکیه کلام هایشان را به لهجه عامیانه در آثار خود می آورد. آثار علامه علی اکبر دهخدا، سیدمحمد علی جمالزاده و جلال آل احمد و... به این نثر می باشد.
یکی از مباحث مهم در سبک شناسی نثر، طبقه بندی آن براساس سبک های گوناگون است. طبقه بندی در آموزش مفاهیم هر موضوعی نقش مهمی دارد، طبقه بندی درستِ نثرهای فارسی براساس سبک های آن، کمک می کند تا با در نظر داشتن شاخصه هایی بتوانیم ویژگی های سبکی خاص هر نویسنده را بهتر درک کنیم و آثارش را در مقایسه با سبک سایر نویسندگان، دقیق تر تحلیل و نقد نماییم، همچنین این امکان را فراهم می آورد تا بتوانیم بفهمیم که کدام گونه از سبکها در کدام شرایط سیاسی ـ اجتماعی و یا در کدام زمینة روان شناختی ظهور می یابند و بر آثار دوره های بعد چه تأثیری می گذارند.